شمنباوری
شَمَنباوری یا شمنیسم (به انگلیسی: Shamanism) نام یک رشته باورهای سنتی در برخی اقوام است.[۱] که از دوران پیش از تاریخ در سراسر جهان وجود داشته است.[۱] بر اساس مطالعات میدانی مردمنگاری در قرن بیستم، شَمَنباوری پدیدهای جهانشمول به نظر میآید که در فرهنگهای گوناگون و کاملاً بیارتباط با یکدیگر وجود داشته و امروزه نیز اَشکال جدید آن در بسیاری از فرهنگها از جمله فرهنگ کشورهای توسعهیافته، مشاهده میشود.[۲]
شَمَنباوران معتقدند که بهوسیلهٔ تماس با ارواح، میتوان بیماری و رنج افراد را تشخیص داد و درمان کرد یا در افراد ایجاد بیماری و رنج کرد. از این دیدگاه، شمنباوری مانند آیین زار یکی از روشهای جادوپزشکی است.[۳] توان پیشگویی آینده نیز یکی دیگر از باورها در شمنگرایان است.
بزرگان دینی که سنتهای شمنباورانه را میشناسند و اجرا میکنند شَمَن نامیده میشوند. شَمَنها مدعی هستند که میتوانند با روح خود به جهانهای دیگری سفر کرده و با دیگر ارواح تماس بگیرند. آنها معتقدند که با این کار قادرند میان جهان مادی و جهان روحانی توازن و ارتباط برقرار کنند.[۴]
ریشهٔ واژه
ویرایشواژهٔ شَمَن از زبان تونغوزی سیبری گرفته شده و در اصل به معنی «دانا» است.[۵]
کاربرد واژهٔ شَمَن در فارسی، پیشینهای طولانی دارد[۶] و در سرودههای بزرگان شعر فارسی نمونههای متعددی از کاربرد آن دیده میشود. مانند شعر زیر از منوچهری:
تا همیخندی، همیگریی و این بس نادر است | هم تو معشوقی و عاشق، هم بتی و هم شمن |
یا از سنایی:
آز را گشتن دگر آن آرزو دیدن دگر | هر دو با هم کرد نتوان یا وثن شو یا شمن |
شَمَنباوری کهنترین رسوم انسان برای درمان و پزشکی است. روشهای شمنی در دوران دیرینهسنگی یعنی حدود ۲۵ هزار سال پیش در میان شکارچی_گردآورندگان سیبری و آسیای میانه پدید آمد. سنتهای شمنی در میان مردمان گوناگونی از جمله اسکیموها، سرخپوستان، قبایل آفریقا، اقوام ترکتبار و مغول حضور دارد. شَمَنباوری یکی از منابع و بسترهای بوداگرایی تبت است.[۹]
پیروان شَمَنباوری بر این باورند که شمنها میتوانند به حالت خلسه روحی دست پیدا کنند و از این طریق به بُعدهای دیگر واقعیت سفر کنند. درواقع میتوان گفت:
«شَمَنباوری، شکل کهن همهٔ انواع عرفان است. شمنها معتقدند که همه آفریدهها، از جمله سنگ و درخت و کوهها زندهاند. در باور خود؛ آنها برای رسیدن به مقصود خود با این نیروهای طبیعی نیز کار میکنند.»[۴]
برای رسیدن به خلسه، شمنها راههای گوناگونی از جمله رقص و حرکت تکراری، تلقین به خود، تمرکز بر یک ضربآهنگ مکرر و مصرف مواد روانگردان را به کار میبندند.[۱۰]
از دیرباز بحثهایی از منظر تاریخی دربارهٔ شَمَنباوری هندی، سامی، ایرانی، آلمانی، چینی و حتی بابلی مطرح بوده است. تحقیق میرچا الیاده با نام «شمنیسم: فنون کهن خلسه» که در دههٔ چهل قرن بیستم میلادی به طبع رسید، بیش از هر اتفاق دیگری تعریف شَمَنباوری را تحت تأثیر قرار داد. از پژوهشهایی که در این زمینه صورت گرفته، می توان به مقاله شایا محمدی رفیع[۶] و کتاب سهند آقایی[۱۱] اشاره کرد. در مقاله ی محمدی رفیع، نویسنده کوشیده تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با دیدی هرمنوتیکی به بررسی برخی از نشانه ها و نمادهای شمنیستی در شاهنامه بپردازد و میزان تاثیرپذیری داستان های اسطوره ای شاهنامه را از این نمادها و نشانه ها با استناد به ابیات نشان دهد. آقایی نیز در کتاب خود، داستانهای اسطوره ای و حماسی ایرانی را از منظر شمنی تحلیل نموده است؛ و با طرح اساسی ترین مباحث شمنیسم و بررسی ساختارهای شمنی اسطوره ایرانی با تکیه بر شاهنامه فردوسی از شمنیسم ایرانی سخن گفته است.
آیین شمنی نزد مغولان
ویرایشآیین شمنی از یک سو به یگانهپرستی متمایل بود و از سوی دیگر، برای اداره جهان ربالنوعهایی را باور داشت که هر کدام سررشتهدار اداره بخشی از عالم بودند. به تدریج، بخش یگانهپرستی مورد غفلت قرار گرفت و رب النوعها که در قالب بت خودنمایی میکردند، فرصت بیشتری برای عرضه خویش یافتند. این رب النوعها، بهطور عمده ارواح اجداد مهم قبیله بودند که جمع آنها، عالم ارواح را میساخت و تحت نام آسمان، بر زمین و زمینیان حکمرانی میکرد. به همین دلیل، جاهای بلند، مانند قلههای کوهها، بسیار ارزشمند و مقدس بود؛ چون به آسمان نزدیکتر بود.[۱۲]
وظایف شَمَن
ویرایششمنها میتوانند چندین نقش را در جامعه ایفا کنند.[۱۳] از جمله درمان، راهبری قربانیان در مراسم آیینی، حفاظت از رسوم کهن از طریق قصهگویی و آوازخوانی و همراهی و راهنمایی روح یک نوزاد بهدنیا آمده یا یک فرد تازه درگذشته.[۱۴]
در برخی فرهنگها، شمن نقش رئیس قبیله و روحانی بزرگ را نیز بازی میکند.
شمن شدن معمولاً از طریق ادعای برگزیدگی از طریق شنیدن ندای غیبی ارواح، برخورد صاعقه به ایشان در کودکی و بیهوش شدن یا دائم در خلسه فرورفتن صورت میگیرد.[۱۵] بنا بر تحقیقات میرچا الیاده در کتابی از همین محقق با عنوان شَمَنیسم، شمن شدن در اقوام گوناگون به صور مختلفی صورت میپذیرد. در میان بعضی اقوام، شمن مقامیست موروثی، در حالی که در میان بعضی دیگر، شخص برای ارتباط با ارواح باید مدتی را در جنگل و به دور از آدمیان در میان وحوش سپری کند. بعضی از اقوام هم نشانههای بیماری صرع را نشانگر استعداد فرد برای ارتباط با ارواح میدانند.
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Neckebrouck, Valeer, Beelden van de sjamaan: een inleiding tot de studie van het sjamanisme. Leuven: Davidsfonds, 2003
- ↑ فکوهی، مبانی انسانشناسی، ۲۰۲
- ↑ «Ahangsara Magazine - موسیقی نوبان و زار». بایگانیشده از اصلی در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۹ نوامبر ۲۰۰۷.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ answers.com
- ↑ Rosenbohm, Alexandra (red.), Wat bezielt de sjamaan?: genezing - extase - kunst. Amsterdam: Koninklijk Instituut voor de Tropen, 1997
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ محمدی رفیع، شایا. «شمن یا شمن واره (بررسی ویژگی های همسان نمادهای شمنیستی و اساطیر شاهنامه)». کنفرانس ملی رویکردهای نوین علوم انسانی در قرن ۲۱.
- ↑ «شمارهٔ ۵۰ - در لغز شمع و مدح حکیم عنصری». گنجور.
- ↑ «غزل شمارهٔ ۳۳۴». گنجور.
- ↑ Economy of Excess. George Bataille.
- ↑ «تجارب شمنی، نشریه پزشک امروز». بایگانیشده از اصلی در ۲۰ مارس ۲۰۱۵. دریافتشده در ۹ نوامبر ۲۰۰۷.
- ↑ آقایی، سهند (۱۴۰۰). «شمنیسم ایرانی (بررسی ساختارهای شمنی)». نشر خاموش.
- ↑ از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، رسول جعفریان، ص 18
- ↑ Multiple functions of shaman: p. 25 of Hop:SamEu
- ↑ Psychopompos: p. 36 of Hop:SamEu
- ↑ «روزنامه قدس». بایگانیشده از اصلی در ۳ آوریل ۲۰۰۸. دریافتشده در ۹ نوامبر ۲۰۰۷.