جمهوری
بخشی از سلسله مقالات در مورد |
اشکال اساسی حکومت |
---|
فهرست اشکال حکومت |
درگاه سیاست |
جُمهوری یکی از شیوههای حکومت است که در آن ریاست کشور با رای مستقیم یا غیرمستقیم مردم برگزیده میشود و دوران تصدی معینی دارد. جمهوری از نظر مفهوم واژه بیشتر درجاتی از مردمسالاری را نیز دربردارد، اما در عینحال بسیاری از دیکتاتوریهای غیر سلطنتی نیز ممکن است به این نام نامیده شوند در نتیجه، حکومت جمهوری تنها به معنای حکومت غیرسلطنتی است.[نیازمند منبع]
در تعریف کلی، جمهوری شیوهٔ حکومتی است که بر پایهٔ مردمسالاری، مردم آن، حق حاکمیت بر سرنوشت اجتماعی خودشان را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق زمامدارانی که با رضایت و رأی مستقیم یا غیرمستقیم آنان به گونهای که توارث در آن دخالتی نداشته باشد تعیین و آنان نیز اقتدارات معین قانونی خود را در یک مدت معین و تحت نظارت آنان اعمال مینمایند.[۱]
امروزه بیشتر دولتهای موجود در دنیا نوعی نظام حکومتی جمهوری دارند، ولی بدین معنا نیست که بافت و ساختار نظام حکومتی جمهوری در تمام کشورهای جمهوری یکسان است.[۲]
ریشهٔ واژهٔ جمهوری
[ویرایش]ریشه واژه جمهوری، اصطلاح لاتین «res publica» به معنای «امر عمومی» است که در نوشتههای لئوناردو برونی، تاریخنگار ایتالیایی به معنی نزدیک به معنی امروزی استفاده شد.[۳]
شیوههای حکومت | |||||
---|---|---|---|---|---|
نظام تکحزبی با رهبری اجرایی غیرپاسخگو
|
دستهبندی
[ویرایش]جمهوریهای جدید[نیازمند منبع] را میتوان به سه دسته بخش کرد:[نیازمند منبع]
- جمهوریهای دموکراتیک غربی که ریشههای تاریخیشان به انقلابهای قرن هجدهم و نوزدهم میرسد. در این کشورها جمهوری با آزادی حزبها و مطبوعات و اجتماعات همراه است.[نیازمند منبع]
- دولتهایی که رسماَ جمهوری نامیده میشوند اما در عمل رژیمهای نظامی و پلیسی بر آنها حکومت میکنند.[نیازمند منبع] (توتالیتر)
- جمهوریهای دموکراتیک تودهای که در اروپا و آسیای شرقی و برخی از کشورهای آمریکای لاتین فرمانروا هستند. عنوان رسمی حکومت در این کشورها دیکتاتوری پرولتاریا است. در این کشورها حکومت یک حزبی بوده و آزادی مطبوعات و اجتماعات وجود ندارد یا بسیار محدود است (در این باره میتوان به گزارشهای گزارشگران بدون مرز نیر مراجعه نمود). تقریباً در تمام این کشورها رئیسجمهور به صورت دورهای تغییر نمیکند یا حتی ریاستجمهوری به صورت موروثی از پدر به پسر منتقل میشود یا افرادی که برای دور بعد ریاست در نظر گرفته میشوند از طرف برخی مردم به وابستگی به رئیسجمهور پیشین متهم میشوند (همچون اتهام وابستگی کسینا سابچاک به ولادیمیر پوتین در روسیه و بحثهای پیرامون آن[۴][۵]) یا پستهای دولتی به فامیل و آشنایان سران قدرت واگذار میشود همچون الهام علیاف پسر حیدر علیاف در جمهوری آذربایجان. انقلاب در بسیاری از این کشورها امری رایج است همچون انقلاب گل رز گرجستان یا دو انقلاب ۲۰۰۵ که موجب استعفای عسکر آقایف شد و انقلاب ۲۰۱۰ طی ۵ سال در قرقیزستان همچنین تنشهای مداوم در اکراین و تقسیم شدن این کشورها که در کشورهای پساشوروی بهطور مفصل به آن پرداخته شده است.
دیدگاه متفکران درباب جمهوری
[ویرایش]دیدگاه ماکیاولی
[ویرایش]نیکولو ماکیاولی، فیلسوف سیاسی ایتالیایی، بهوجود آوردن جمهوری را نشانگر پیشرفت ارزشهای اخلاقی و اجتماعی معینی میداند.[۶] او جمهوری کمال مطلوب خود را جمهوری روم گرفته بود و در کتاب گفتارهایی در باب ده کتاب نخست تیتوس لیویوس مکرر از آن یاد کرده[۷] و ساختارها و نهادهای سیاسی این جمهوری، قوانین مذهبی، قواعد جنگی و شخصیت بنیانگذاران و قانونگذارانش را تشریح نموده[۸] و تقلید از نظام سیاسیاش را به جمهوریها توصیه کرده است.[۹][۱۰]
مونتسکیو
[ویرایش]مونتسکیو برآنست که در حکومتهای سلطنتی، و خاصه استبدادی، چون پادشاه با مردم فاصله دارد و مقام رفیعی را داراست، کسی خود را همسر و رقیب شاه نمیداند تا بدو حسد بَرَد و غبطه بخورد، لذا مردم این کشورها رنج حسد و غبطه را ندارند؛ ولی در حکومتهایی که بهدست اعیان اداره میشود و زمام امور در ید بزرگان قوم است، چون تفوق و رفعت مقام سلطنت در بین نیست، مردم همه خود را با زمامداران همسر میدانند و زمامداران هم عادتاً با مردم نزدیکند و آمیزش میکنند، در اینجاست که حسدها تحریک میشود و مقایسه شروع میگردد و هرکسی از اینکه حاکم نیست از حاکمان متنفر است. مونتسکیو میگوید که این موضوع در تمام ادوار ثابت شده و بهخوبی مشهود است که مردم بر اعیان و اشرافی که حکومت میکنند حسد شدیدی میبرند، اما در کشورهایی که نظام جمهوری دارند، چون اقتدار در دست مردم است، بههرکس که دلشان بخواهند حکومت را میسپارند و از هرکس که بخواهند میگیرند و در نتیجه مردم بر کسی حسد نمیبرند.[۱۱]
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ مقیمی، غلامحسن؛ مشروطیت، جمهوریت، اسلامیت، تهران، نشر معناگرا، ۱۳۸۵، ص ۵۹.
- ↑ همان.
- ↑ Rubinstein, Nicolai. "Machiavelli and Florentine Republican Experience." in Machiavelli and Republicanism Cambridge University Press, 1993.
- ↑ «MTV объясняет появление "Госдепа с Ксенией Собчак" запросом аудитории - РИА Новости, 08.02.2012».
- ↑ «Телеканал MTV приостановил ток-шоу "Госдеп с Ксенией Собчак" - РИА Новости, 14.02.2012».
- ↑ جهانبگلو، رامین (۱۳۷۸). ماکیاولی و اندیشه رنسانس. تهران: نشر مرکز. ص. ۸۳.
- ↑ رابرت بی. داونز. کتابهایی که دنیا را تغییر دادند. ترجمهٔ هوشنگ پیرنظر. انتشارات ابنسینا. ص. ۲۸ (کتاب اول، تشریح سیاست و قدرت).
- ↑ جهانبگلو، رامین (۱۳۷۸). ماکیاولی و اندیشه رنسانس. تهران: نشر مرکز. ص. ۶۱ و ۶۲.
- ↑ نیکولو ماکیاولی. گفتارهایی در باب ده کتاب نخست تیتوس لیویوس. ترجمهٔ محمد حسن لطفی. انتشارات خوارزمی. صص. کتاب نخست، فصل ۶.
- ↑ رابرت بی. داونز. کتابهایی که دنیا را تغییر دادند. ترجمهٔ هوشنگ پیرنظر. انتشارات ابنسینا. ص. ۲۸ (کتاب اول، تشریح سیاست و قدرت).
- ↑ مونتسکیو. ملاحظاتی درباب علل عظمت و انحطاط روم. ترجمهٔ علی اکبر مهتدی. صص. ۹۲–۹۳ (فصل هشتم).
- کتاب دانشنامه سیاسی (فرهنگ و اصطلاحات و مکتبهای سیاسی) نوشته داریوش آشوری توسط انتشارات مروارید، تهران.
- فرهنگ کوچک سَره
- What Is A Republic?