Location via proxy:   [ UP ]  
[Report a bug]   [Manage cookies]                
Skip to main content
In 1566, after Sultan Suleiman’s death, Shah Tahmasp (r. 1524-1576) sent condolences and congratulations to Sultan Selim II (r. 1566-1574) along with several gifts, including a magnificent Quran and an exquisite illustrated Shahnama copy,... more
In 1566, after Sultan Suleiman’s death, Shah Tahmasp (r. 1524-1576) sent condolences and congratulations to Sultan Selim II (r. 1566-1574) along with several gifts, including a magnificent Quran and an exquisite illustrated Shahnama copy, noteworthy in Iranian art history. However, the letter accompanying these gifts has often been overlooked, perceived as containing mere courtesies. This letter marked a significant exchange between Safavid kings and Ottoman sultans, with participation from secretaries across Iran. Its authors aimed to portray an idealized king and their notable characteristics, demonstrating that the actions of these rulers (Sultan Suleiman, Sultan Selim, and particularly Shah Tahmasp) aligned with this ideal. Art-related activities were among these characteristics. The authors detailed the Safavid king’s palace, garden, and the artistic gifts to highlight their connection with the king’s ideal image. This article explores the letter as a literary and artistic medi...
در عصر ایلخانی که سرآغاز شکوفایی کتاب آرایی ایرانی‌ است، نقاشان با به‌کار بستن آمیزه‌ای از عناصر غربی و شرقی زبان بصری جدیدی در بازنمایی مضامین سنتی هنر ایرانی ابداع کردند. تخت به عنوان هسته‌ی مرکزی مجالس بر تخت نشستنْ یکی از عناصری است... more
در عصر ایلخانی که سرآغاز شکوفایی کتاب آرایی ایرانی‌ است، نقاشان با به‌کار بستن آمیزه‌ای از عناصر غربی و شرقی زبان بصری جدیدی در بازنمایی مضامین سنتی هنر ایرانی ابداع کردند. تخت به عنوان هسته‌ی مرکزی مجالس بر تخت نشستنْ یکی از عناصری است که می‌توان این دگردیسی را در نحوه‌ی بازنمایی آن‌ دنبال کرد. هدف این مقاله شناسایی و بررسی عوامل مختلفی است که در شیوه‌ی بازنمایی تخت در مراحل مختلف شکل‌گیری، گسترش و شکوفایی نقاشی دوره‌ی ایلخانی مؤثر بوده‌اند. در این راستا این پرسش‌ها به بحث گذاشته می‌شوند؛ انواع  تخت در دوره‌ی ایلخانی کدام‌اند؟ عوامل مؤثر بر بازنمایی تخت و تزئینات آن چه هستند؟ کتاب مصور، به عنوان بستری که مضمون بر تخت نشستن در آن خلق می‌شود، در بازنمایی تخت چه تأثیری داشته است؟ در این پژوهش که بر اساس داده‌های گردآوری شده از مطالعات کتابخانه‌ای و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است ۸۵ نمونه تخت از تصاویر ۷ دستنویس ایلخانی در سه سطح، انواع تخت، تزئینات آن‌ها و نحوه‌ی بازنمایی آن در ترکیب‌بندی کلی هر تصویر، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نتایج حاصل از این بررسی نشان می‌دهد که عصر ایلخانی را می‌توان به مثابه نقطه‌ی عطفی در بازنمایی تخت در نظر گرفت که طی آن عوامل متعددی در بازنمای تخت‌ها دخیل بوده‌اند، نخست سنت‌های پیشامغولی در بین‌النهرین که در تصاویر نقش شده در کتاب‌ها و اشیاء سفالی و فلزی به کار می‌رفته است، دوم تصاویر تخت‌های چینی، سوم جزئیات تزئینی برگرفته از هنر شرق دور به ویژه چین که از طریق تجارت اشیاء به دربار ایلخانان راه یافتند و چهارم تمرکز بر تصویر به عنوان روایتی بصری از متن که  نمود آن در بازنمایی تخت را می‌توان تحت عنوان شکلی از واقع‌نمایی شناسایی کرد که به وسیله‌ی کاربرد پرسپکتیو، نمایش افراطی تزئینات و فاصله‌ گرفتن از الگوی ایستای سنتی در نمایش شاه و تخت بیان شده است.

This Paper deals with identification and exploration of factors that influenced the throne imagery in the Ilkhanid Illustrated manuscripts in the 14th century. Throne is the central element in the enthronement scenes, as one of the more frequent themes in Persian art. From the very beginning of the Islamic art, thrones appeared in royal scenes illustrated in Umayyad palaces and continued in royal iconography. During the Ilkhanid period the throne image as well as the enthronement scenes appeared frequently in illustrated books as the main media for royal iconography in that era.
The Ilkhanid throne was first investigated in the sixth volume of Survey in Persian Art (in Persian Translation). The authors explored various thrones of that era, the ornaments and their main members such as backseat, cushions and stool according to the visual sources, especially the book paintings. They also pointed to the Chinese influences on these thrones.  The diversity of thrones in the Arabic Manuscript of Jami’ al-Tawarikh was first examined in David Donavan’s detailed article which mainly dealt with the roots of the various throne forms in this codex. In his study, Donavan identified three types of thrones according to their basis. He also believed that although Chinese elements are visible in thrones’ structure and ornaments, basic form of the Persian throne’s image is still continued; the notion which is emphasized by Yoka Kadoi in 2009. The current study explores the Ilkhanid throne’s image during three phases of Ilkhanid illustration development with regard to the medium of illustrated book. Three main questions of this research are as follows: what are the main throne types in Ilkhanid painting? What factors have influenced the throne structure and ornaments? And how the illustrated book, as a medium, influenced the throne image in that era?
  The study is based on analyzing  85 images selected from seven illustrated manuscripts that belong to three stages of development of Ilkhanid painting; 36 images from Small Shahnama (three manuscripts attributed to 1300 AD, dispersed in various collections), 10 images from Balami’s Tarikhnama (a historical manuscript attributed to 1300 AD, preserved in free and Sackler Gallery),  22 images from Jami’ al-Tawarikh (another historical manuscript attributed to 1310s AD, Preserved in Edinburg library and Khalili Collection), 7 folios from Diez Album attributed to an Illustrated manuscript of Tarikh-i Mobarak-i Gazani which is dated c. 1320s, (preserved in Staatsbibliothek zu Berlin)  and 10 images from the great Ilkhanid Shahnama (attributed to 1330s, dispersed in various collections).
The throne image transformation is studied in terms of the throne’s structure, ornaments and the pictorial compositions. The result shows that the Ilkhanid workshops inherited the concepts and visual elements from the pre-Mongol era and combined them with far Eastern elements in throne iconography. This could be traced in the variety of forms and ornamentations in throne images. At the beginning of the era (last decade of the 13th century and early years of the 14th century) the throne image was represented similar to the pre-Mongol throne image in terms of structure. By establishing the Tabriz workshops, the Chinese influences gradually appeared in throne image, especially in books illustrated in Tabriz. Beyond general form and ornamentation, the Ilkhanid painters applied perspective in illustrating throne based on Chinese model. In addition to this limited use of perspective, the painters tended to decorate thrones with various types of vegetal and geometric ornamentations as visual devices for showing the thrones’ luxurious aspect. Their tendency to illustrate the reality also reflects in emitting the traditional symbolism in form of animals or transforming them into decorative objects. Consequently, the Mongol invasion could be considered as a turning point in throne iconography. Several factors were involved in the throne image evolution; first of all the pre-Mongol tradition which could be traced on ceramic and metalwork as well as book illustrations, secondly, the Chinese model, thirdly, ornamental details borrowed from Chinese art which were transferred to Ilkhanid workshops by merchants and fourthly, the consideration of image as a visual narrative of text which is reflected in throne image as a realistic representation. This is expressed by applying perspective, excessive use of ornaments and avoiding the traditional and symbolic models in enthronement scenes.
رویکرد سیستمی فقط شامل ارگانیسم‌های زنده نبوده و طیف وسیعی از سیستم‌های فرهنگی مانند زبان و همچنین رفتارهای اجتماعی در جوامع انسانی را نیز شامل می‌شود، پژوهش‌های بینارشته‌ای گسترده‌ای در حوزه علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی با هدف استفاده... more
رویکرد سیستمی فقط شامل ارگانیسم‌های زنده نبوده و طیف وسیعی از سیستم‌های فرهنگی مانند زبان و همچنین رفتارهای اجتماعی در جوامع انسانی را نیز شامل می‌شود، پژوهش‌های بینارشته‌ای گسترده‌ای در حوزه علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی با هدف استفاده از الگوهای رفتاری سیستم‌های زنده، برای مطالعه الگوی تحولات در سطح عناصر فرهنگی انجام شده است، که نشان می‌دهد سیستم‌های پیچیده در ابعادی کلان دارای الگوها و رفتارهای مشابهی هستند. پیرو چنین پژوهش‌هایی، در این مقاله نیز با رویکردی سیستمی به روش پژوهش‌های کیفی، ابتدا به تحلیل مشابهت‌ها و تفاوت‌های الگوهای تکثیر در سطح زیستی با چگونگی تکثیر و نشر عناصر اطلاعاتی/ معنایی در سطح فرهنگی پرداخته، سپس به تعمیم نتایج آن در سطح سیستم‌های نشانه‌ای – با تاکید بر نمادها و نشانه‌های هنری - در دو بعد معنایی و ریختی می‌پردازیم. در این پژوهش مشاهده می‌شود که ویژگی‌های دو راهبرد تکثیر در طبیعت به نام r-selection و k-selection در بعدی کلان در چگونگی تکثیر نمادها و نشانه‌های هنری در سطح فرهنگی نیز قابل تعمیم است، گرچه در جزییات تفاوت‌های آشکاری نیز وجود دارد. در نظر گرفتن...
خوشنویسی به عنوان یکی از مهم‌ترین هنرهای اسلامی، از سده‌های اولیۀ دوران اسلامی تا به امروز، تحولات تاریخی و اجتماعی بسیاری را از سر گذرانده است که می‌توان این تحولات را ذیل گفتمان‌های حاکم بر خوشنویسی در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف... more
خوشنویسی به عنوان یکی از مهم‌ترین هنرهای اسلامی، از سده‌های اولیۀ دوران اسلامی تا به امروز، تحولات تاریخی و اجتماعی بسیاری را از سر گذرانده است که می‌توان این تحولات را ذیل گفتمان‌های حاکم بر خوشنویسی در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف پژوهش حاضر با فرض وجود نوعی گفتمان علمی- هندسی در سده‌های میانه، بازشناخت این گفتمان و استخراج ویژگی‌های آن در متون مربوط به خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر ترجمۀ متون یونانی و تألیف متون علمی توسط دانشمندان اسلامی و به طور کلی اهمیت یافتن علم‌گرایی و عقل‌گرایی در جامعۀ اسلامی سده‌های میانه شکل گرفت. از متون و رساله‌های باقی‌مانده از دانشمندان و نویسندگان این دوره و همچنین آرای پژوهشگران هنر اسلامی، استنباط می‌شود که تعاملی جدی میان علوم ریاضی با اقسام صنایع، مشاغل و رشته‌های علمی وجود داشته است. در همین راستا، هندسه و ریاضیات عامل بسیار مهمی در تدوین و تکامل خطوط اسلامی نیز بوده‌اند. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش تاریخی و اتخاذ رویکرد تحلیل گفتمان، با تأکید بر متون و رساله‌های خوشنویسی، به استخراج و بازشناخت ویژگی‌های گفتمان علمی- هند...
فصو هک دنک یم نشور و تسا یملاسا رنه مهف رد یروحم یاه شسرپ زا یکی یملاسا ةشیدنا و یملاسا رنه نیب تبسن ةلئسم هب هلاقم نیا رد .تسا هدش هداد شسرپ نیا هب ینوگانوگ یاه خساپ نونکات .دراد تللاد هچ رب »یملاسا رنه« ناونع رد یملاسا و تنس نیب هک... more
فصو هک دنک یم نشور و تسا یملاسا رنه مهف رد یروحم یاه شسرپ زا یکی یملاسا ةشیدنا و یملاسا رنه نیب تبسن ةلئسم هب هلاقم نیا رد .تسا هدش هداد شسرپ نیا هب ینوگانوگ یاه خساپ نونکات .دراد تللاد هچ رب »یملاسا رنه« ناونع رد یملاسا و تنس نیب هک یتبسن و تنس زا دوخ صاخ فیرعت اب نایارگ تنس .تسا هدش هتخادرپ شسرپ نیا هب نایارگ تنس صاخ خساپ فیرعت زا سپ هلاقم نیا رد .دنراد هراب نیا رد دوخ صاخ یهاگدید دننک یم رارقرب یتنس عماوج رد ،رنه هلمج زا ،یگدنز رهاظم هدش هداد حرش یملاسا ةشیدنا و یملاسا رنه تبسن انبم نیا رب و هدش هتخادرپ رنه اب نآ تبسن نایب هب هاگدید نیا زا تنس .تسا هدش حرطم هاگدید نیا رب رصتخم ییاهدقن نایاپ رد .تسا
تحولات تاریخی خوشنویسی اسلامی را می‌توان با شناخت گفتمان‌های مختلف حاکم بر آن در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف این پژوهش نیز بازشناخت یکی از گفتمان‌های تاریخ خوشنویسی، یعنی گفتمان صوفیانه و تحلیل ساز و کارهای زمینه‌ای و رویه‌های تحمیل... more
تحولات تاریخی خوشنویسی اسلامی را می‌توان با شناخت گفتمان‌های مختلف حاکم بر آن در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف این پژوهش نیز بازشناخت یکی از گفتمان‌های تاریخ خوشنویسی، یعنی گفتمان صوفیانه و تحلیل ساز و کارهای زمینه‌ای و رویه‌های تحمیل انگاره‌های عرفانی توسط این گفتمان بر رساله‌های خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر قدرت یافتن و دامنه نفوذ تصوف، در حدود سده‌های هشتم تا یازدهم هجری غالب گشت و آثار انگاره‌های عرفانی تحمیلی آن را در اقسام جریانات فکری و مشاغل و هنرهای این دوره می‌توان مشاهده کرد. این گفتمان همچنین سبب به وجود آمدن ویژگی‌های مشترک در متون و رساله‌های مربوط به هنر خوشنویسی گشت. بنابراین در این پژوهش با اتخاذ رویکرد تاریخی- تفسیری و بهره‌گیری از روش تحلیل گفتمان، به تعیین مفصل‌بندی‌ها و بازشناخت ویژگی‌های صوفیانه در رساله‌های خوشنویسی سده‌های هشتم تا یازدهم هجری پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان ‌می‌دهد که تلقی عرفانی از هنر خوشنویسی، در مقام ویژگی‌ گفتمانی و تاریخمند خاص این دوره بوده و نه تنها خصیصه ذاتی و همیشگی خوشنویسی اسلامی نبوده، بلکه در کشمکش و تقابل آشکا...
خوشنویسی به عنوان یکی از مهم‌ترین هنرهای اسلامی، از سده‌های اولیۀ دوران اسلامی تا به امروز، تحولات تاریخی و اجتماعی بسیاری را از سر گذرانده است که می‌توان این تحولات را ذیل گفتمان‌های حاکم بر خوشنویسی در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف... more
خوشنویسی به عنوان یکی از مهم‌ترین هنرهای اسلامی، از سده‌های اولیۀ دوران اسلامی تا به امروز، تحولات تاریخی و اجتماعی بسیاری را از سر گذرانده است که می‌توان این تحولات را ذیل گفتمان‌های حاکم بر خوشنویسی در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف پژوهش حاضر با فرض وجود نوعی گفتمان علمی- هندسی در سده‌های چهارم تا هشتم هجری، بازشناخت این گفتمان و استخراج ویژگی‌های آن در متون مربوط به خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر ترجمۀ متون یونانی و تألیف متون علمی توسط دانشمندان اسلامی و به طور کلی اهمیت یافتن علم‌گرایی و عقل‌گرایی در جامعۀ اسلامی سده‌های میانه شکل گرفت. از متون و رساله‌های باقی‌مانده از دانشمندان و نویسندگان این دوره و همچنین آرای پژوهشگران هنر اسلامی، استنباط می‌شود که تعاملی جدی میان علوم ریاضی با اقسام صنایع، مشاغل و رشته‌های علمی وجود داشته است. در همین راستا، هندسه و ریاضیات عامل بسیار مهمی در تدوین و تکامل خطوط اسلامی نیز بوده‌اند. بنابراین در این پژوهش با استفاده از رویکرد تاریخی و اتخاذ روش تحلیل گفتمان، با تأکید بر متون و رساله‌های خوشنویسی، به استخراج و بازشناخت ویژگی‌های گفت...
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests:
Research Interests: