Location via proxy:   [ UP ]  
[Report a bug]   [Manage cookies]                
Skip to main content
این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی در پی بررسی نسبت ویژگی¬های آموزش و پرورش دوره¬های مختلف تاریخ ایران با مولفه¬های تمدنی اسلامی می¬باشد. این مولفه¬ها بر اساس آراء اندیشمندان مسلمان در پنج بعد علمی - آموزشی، فرهنگی - اجتماعی، مذهبی -... more
این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی در پی بررسی نسبت ویژگی¬های آموزش و پرورش دوره¬های مختلف تاریخ ایران با مولفه¬های تمدنی اسلامی می¬باشد. این مولفه¬ها بر اساس آراء اندیشمندان مسلمان در پنج بعد علمی - آموزشی، فرهنگی - اجتماعی، مذهبی - اخلاقی، اقتصادی - رفاهی و سیاسی - حکمرانی دسته¬بندی شده¬اند که جمعا بیست وشش مولفه را در بر می¬گیرد. نتایج بررسی موید آن است که در میان این ابعاد، توجه به ابعاد فرهنگی - اجتماعی و مذهبی - اخلاقی بیشتر بوده و در بعد علمی - آموزشی، نظام تعلیم و تربیت در هیچ یک از ادوار تاریخی، توجه بایسته به مقوله¬ی تفکر نداشته است. در میان مولفه¬های تمدن اسلامی به طور کلی مولفه¬های کسب معرفت و علم¬آموزی، تزکیه، تقوا، خداباوری، اعتقاد به زندگی پس از مرگ و نگاه اصیل به خانواده در نظام آموزشی بیشتر مورد توجه بوده¬اند. اما  مولفه¬های ذیل تفکر، تربیت¬ بدنی، روحیه خطرپذیری، روحیه تلاش و سخت¬کوشی، نفی تفکر دنیاگریزی، ارتقای توان کارآفرینی، تربیت افراد مسئول برای تغییر فکری امت و تربیت نیروی انسانی ماهر و کارآمد در نظام آموزشی دوره¬های مختلف غایب بوده است. مجموعه¬ی مولفه¬های مورد توجه نیز در یک دوره¬ی زمانی مجتمع نیستند، و این بدان معناست که در هر دوره فقط بخشی از مولفه¬ها مورد توجه قرار گرفته اند، در حالی که برای تحقق مولفه¬های تمدنی باید تمام یا دست کم اکثر آنها در نظام آموزشی مورد توجه قرار گیرند. به همین دلیل، صرف وجود رد پای این مولفه¬ها در برخی دوره¬های تاریخی، موید کارکرد موثر آنها در تحقق مولفه¬های تمدنی و پیشرفت محسوب نمی¬شود. در تمام دوره¬ها به علت حضور معلم به عنوان یک مرجع قدرت، ویژگی هایی که نیازمند خودپیروی در فرد بوده از جمله تغییر فکری امت و ارتقای توان کارآفرینی،  مغفول مانده است.
Research Interests:
There are some ambiguities about the status of women in Islam, andthis paper studies exemplary women in the holy Koran by content analysis, referringto valid interpretations. Its basic questions include: Koran’s method in... more
There are some ambiguities about the status of women in Islam, andthis paper studies exemplary women in the holy Koran by content analysis, referringto valid interpretations. Its basic questions include: Koran’s method in introducingmodels, gender roles in Koran, and Koran’s criteria and modeling principles aboutexemplary women. The findings demonstrate that the Koran has acted very preciselyto introduce models based on certain criteria. Koran uses the term “osveh”for “model” and discusses two kinds of models: positive and negative ones; and explainstheir characteristics and behaviors in a creative manner. Most of the requiredvirtues stated in the holy Koran are common or similar for both genders, and someother virtues are embodied in women examples. The most significant of them isMary who is praised as a very great human being, a believer and also a sign of Godfor all believers including men. Koran mentions that gender is not an obstacle forhaving freewill and independence in makin...
مقاله در پی پاسخ به دو پرسش بر اساس آرای افلاطون و کانت در موضوع صیانت از قانون است. نخست آنکه اطاعت از قانون چه مبنایی دارد و دوم آن که چه بایسته های تربیتی از آن قابل استنتاج است. روش بررسی از نوع استنتاج و قیاس است و برای یافتن وجوه... more
مقاله در پی پاسخ به دو پرسش بر اساس آرای افلاطون و کانت در موضوع صیانت از قانون است. نخست آنکه اطاعت از قانون چه مبنایی دارد و دوم آن که چه بایسته های تربیتی از آن قابل استنتاج است. روش بررسی از نوع استنتاج و قیاس است و برای یافتن وجوه اشتراک و تفاوت دیدگاه های دو فیلسوف از روش تحلیل تطبیقی بهره برده است. هر دو فیلسوف اطاعت پذیری مطلق در برابر قانون را تعریف صیانت از قانون می‎دانند. هدف از این صیانت در مقام عمل، تبعیت از قانون و در مقام نظر بحث و بررسی عالمانه برای اصلاح قانون است.  دو فیلسوف در سه اصل تربییتی مشتمل بر آگاهی نسبت به مفاد قوانین، آگاهی نسبت به ضرورت قانون مداری و نگاه نقادانه نسبت به قوانین و محتوای آنها مشترکند. اما علاوه بر آنها، افلاطون به اصول احترام به قانون و اولویت و تقدم مطلق قانون مداری، و کانت نیز به اصل تفکر و گفتگو قائل است. روش های تربیتی شامل: تعیین سهمیه ای در برنامه ی درسی علوم اجتماعی برای بحث درباره‎ی قانون، تبیین ضرورت قانون مداری در محتوای برنامه درسی، ارائه ی  الگوی عملی در اطاعت از قوانین آموزشی، برگزاری جلسات آزاداندیشی و تأمل در بازبینی و اصلاح قوانین در مدرسه بر اساس اصول تربییتی فوق توصیه می شود.
Research Interests:
در دو دهۀ اخیر، گفتمان تحول در آموزش و پرورش ایران، پژوهش‌های زیادی را به خود معطوف ساخته و در سطح حکومتی نیز اسناد زیادی در این راستا تدوین شده اند. در سوی مقابل، کیفیت پایین آموزش رسمی، خانواده‌های زیادی را به سمت الگوهای جایگزین آموزش... more
در دو دهۀ اخیر، گفتمان تحول در آموزش و پرورش ایران، پژوهش‌های زیادی را به خود معطوف ساخته و در سطح حکومتی نیز اسناد زیادی در این راستا تدوین شده اند. در سوی مقابل، کیفیت پایین آموزش رسمی، خانواده‌های زیادی را به سمت الگوهای جایگزین آموزش رسمی در دورۀ کودکی همچون رویکردهای آموزشی برآمده از غرب - به واسطۀ شعارها و گسترش آن‌ها در سراسر جهان – علی‌رغم هزینه‌های سنگین این رویکردها، سوق داده است. اما پرسش تامل برانگیز در این میان، میزان سازواری میان فلسفۀ تربیتی زیرساز و ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی این رویکردها با فلسفۀ تربیتی بومی جامعۀ ایران، که عمدتا با عناصر دینی در هم آمیخته است می باشد. پژوهش حاضر با هدف پاسخ‌گویی به این پرسش و با کاربست روش تحلیل فلسفی و تحلیل تطبیقی دست به استخراج مبانی و اصول سه رویکرد اروپایی مورد اقبال در ایران ‌یعنی والدورف، مونته‌سوری و رجیو امیلیا و سپس مقایسه با رویکرد اسناد تحولی زده است. نتیجه حاکی از آن است که اگرچه در لایۀ رویین، مشابهتی میان این دو نگاه و آن هم منحصرا در سطح پیش‌دبستان دیده می شود، در لایۀ زیرین فاصله ای عمیق میان آن‌ها وجود دارد که پیوستن نتایج تربیتی این رویکردها را به جریان رسمی آموزش در سال‌های بعد، با چالش مواجه خواهد کرد.
Research Interests:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین ماهیت نظام آموزش و پرورش ایران از آغاز دوره مدرن سازی تا امروز می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تاریخی- تحلیلی بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مؤلفه های اصلی و بنیادین در نظام... more
هدف اصلی این پژوهش، تبیین ماهیت نظام آموزش و پرورش ایران از آغاز دوره مدرن سازی تا امروز می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تاریخی- تحلیلی بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مؤلفه های اصلی و بنیادین در نظام آموزشی امروز ایران تقلیدگری، اقتدارگرایی و دین مداری است که هر یک حاصل یکی از جریان های تعیین کننده در شکل گیری نظام آموزشی است. مبنای تقلیدگرایی از جریان اصلاح گرایانه عصر قاجار، اقتدارگرایی حاصل انتقال آموزش و پرورش به عرصه حکومت به ویژه پهلوی اول و دین مداری، مطالبه نظام برخاسته از انقلاب اسلامی و دولت جمهوری اسلامی است. تعامل این مؤلفه ها به نوبه خود سه مؤلفه گرایش به تمرکز و کنترل، کمیت گرایی و صورت
گرایی را به عنوان مؤلفه های ثانویه در نظام ایجاد کرده است که برآیند تمامی آنها، روح حاکم بر نظام آموزشی ایران است و تمامی هدف ها و برنامه های پیشنهادی مورد نظر آن را دگرگون می سازد.
Research Interests: